خوب یه فرشته کوچولو به خانواده اضافه شده .
حالا به قول باران مهر، دختر من یه داداش علی داره و یه آجی سارا.
این هم یه عکس دو نفره. علی کوچولو هم که افتخار نداده.
ببخشید خیلی دیر شد. باران مهر امسال برای سفره هفت سین یک سبد تخم مرغ رنگی درست کردو تقریبا هر روز تعطیلات ، دکور سفره رو تغییر داد. خانمی شده دیگه!
باران مهر شب جمعه توی جلسه قرض الحسنه خونه ماماجون طاهره برای همه سوره توحید رو بلند خوند و کلی تشویق شد . بابا باران هم دیروز برای جایزه براش یه عروسک بافتنی گرفت. باران مهر اول اسمش رو دانیال گذاشت بعد دافی ولی بعد کلا نظرش عوض شد و اسمش رو گذاشت گل بهار.
امروز باران مهر برای اولین بار رفت راهپیمایی (به قول خودش پی راه مایی ) و جشن 22 بهمن
باباجون ماماجون هم براشون لباسها رو گرفتن کلی ذوق کرده بود . وقتی روی صورتش پرچم کشید مدام میگفت مامان آینه داری؟ هنوز پاک نشده؟
دیشب به بارن مهر میگم هرکسی یه پری داره که خدا اونو گذاشته مراقبمون باشه پریه تو صورتی و پررنگه
میگه علی هم داره میگم بله میگه پریش سبزه
میگه دای جون هم داره میگم بله میگه پریش قرمزه
میگم پری من چه رنگیه میگه صورتی و رنگ دیوار و پررنگ
میگم پری بابات چه رنگیه! میگه مامان توی پریه بابایی دیگه
من باباش
شاه پریان
مسئولین والت دیزنی