باران مهر

قلب مامان و بابا تنها به عشق تو می تپد دخترم باران مهر

باران مهر

قلب مامان و بابا تنها به عشق تو می تپد دخترم باران مهر

تولد علی

اون هفته تولد علی کوچولو بود اینم یه عکس سه تایی: 

 

کلاس لگو

دخترم از هفته ی پیش میره خانه خلاقیت کلاس لگو. خیلی دوست داره . روز اول که بردمش همه بچه ها گریه میکردند نمیخواستن برن توی کلاس و با مامانهاشون رفتن گل من خیلی خوب رفت ولی وقتی کلاس تموم شد همه رفتن و باران مهر گریه میکرد من میخوام بمونم مربیشون هم میگفت خلاقیت این دختر فوق العادس.  

مامانی امیدوارم همیشه رو لبات خنده باشه و توی چشمات نور امید.

تولد بابایی

ببخشید بابت دو هفته دیر کرد. شب تولد بابایی خونه باباجون امیر بودیم برای بابایی کیک گرفتن و تولد داشتیم. این هم عکسش . 

 

 باران مهر برای باباییش یه اسپری خرید. 

جزیره بازی

 باران مهر برای اولین بار به جزیره بازی رفت پیش خاله های مهد بازی کرد. باغ وحش کوچولوشون رو دید و نقاشی کشید. وقتی موقع برگشتن به خونه رفتیم روی پل فردوسی از اون بالا که جزیره رو دید داد زد : مامان یه جزیره میبینم.

 

 

مامان جون و فرشته هاش

این هم عکس باران مهر و آجی سارا و دادا علی با مامان جونشون 

ایشاله به زودی  تیم والیبالشون جور بشه.