ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
امشب با بارانمهر رفتیم کنسرت دکتر آربی بابومیان تالار فرشچیان. بارانمهر کلی کیف کرد حسابی رفته بود تو حس. هیجان زده شده بود و مدام میگفت عالیه مامان خیلی قشنگه. روی یه کاغذ یه نقاشی هم از دکتر کشید و مدام دستش گرفته بود روی بالکون تا ببینه برگشتی هم رفتیم پایین گفتم دوست داری بهش بدی نقاشیتو؟ گفت مگه میشه خجالت میکشم نمیدونم. مدیر برنامه شون رو صدا کردم و بهش گفتم دختر میخواد نقاشیش رو بده به دکتر . کلی خوشحال شد و صداش کرد گفت استاد بیاین اینجا این دختر خانم عکستون رو کشیده از بین جمعیت اومد بیرون و نقاشی رو از بارانمهر گرفت کلی تشکر کرد و گذاشت لای دفتر نت هاش. بارانمهر هم کلی خوشحال شد و برگشتیم یه شب به یاد ماندنی با پیانو.